استفاده از هوش مصنوعی در کنترل منابع انسانی

ایلان ماسک، استیو جابز یا جف بیزوس، تفاوتی نمی‌کند؛ تمام آن‌ها در یک چیز اتفاق نظر دارند؛ مدیریت منابع انسانی چالش برانگیز ترین بخش کار است. این اسامی موفق‌ترین مدیران دنیا هستند که نقش پر رنگی در زنگی تمام مردم دنیا بازی می‌کنند. افرادی که برای این مدیران کار می‌کنند اغلب ممتازترین افراد جهان هستند که بیشتر وقت خود را صرف یادگیری و خدمت رسانی کرده‌اند و اغلب بدون ایجاد اصطکاک و به صورت متمرکز کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام می‌دهند؛ ولی همچنان مدیریت چنین افرادی نیز برای برترین مدیران دنیا چالش برانگیز است. یک رهبر باید همواره با حفظ اهداف و چشم اندازهای مجموعه، با در نظر گرفتن امکانات موجود منابع انسانی را در یک راستا جهت دهی کرده و در کمترین زمان ممکن و با صرف کمترین انرژی و منابع، بیشترین راندمان را در سازمان ایجاد کند تا بتواند به حفظ و سود دهی مجموعه کمک کرده و در جهت اهداف آن حرکت کند. بر خلاف انسان‌ها، ماشین‌ها ساده هستند و فهمیدن آن‌ها کار سختی نیست؛ آن‌ها به خوبی با کمترین هزینه وظایف خود را انجام داده و کمترین چالش و حاشیه را به وجود می‌آورند. ولی انسان‌ها هر کدام دنیای خاص خود را دارند و شناخت هر کدام از آن‌ها نیاز به تجربه و هوش زیادی دارد. انسان‌ها در قالب اجتماعات بزرگ یا کوچک زندگی و کار می‌کنند؛ کشورها توسعه یافته که از نظر ارتباطات اجتماعی موفق شده‌اند سازگاری بیشتری با یکدیگر پیدا کنند توانایی شکل دهی اجتماعات بزرگ‌تری نسبت به کشورهای کمتر توسعه یافته دارند. آن‌ها می‌توانند در قالب گروه‌های بزرگ‌تری روی یک هدف خاص متمرکز شوند. هر انسانی که به یک اجتماع اضافه شود در واقع وارد قلمرو جدیدی شده است که توسط گروه قبلی شکل گرفته است و باید بتواند توسط آن اجتماع پذیرفته شود. غریزه حفظ قلمرو و نگه داشتن منابع بیشتر به منظور بقاء بیشتر که در تمام موجودات زنده و انسان وجود دارد باعث می‌شود ورود به اجتماع برای فرد جدید با چالش بیشتری همراه باشد و به نوعی برای تمام یا قسمتی از اجتماع قبلی احساس ناامنی به وجود آورد. انسان و سایر موجودات در درجه اول همواره به دنبال گسترده کردن قلمرو خود و نگهداری تمام منابع برای خود، سپس برای هم خون‌های درجه یک، سپس برای سایرین که ارتباط خونی نزدیک‌تری دارند و در نهایت برای اجتماع خود و به همین ترتیب هستند که این موضوع در نهایت باعث می‌شود او بتواند با کمترین نگرانی نسل بیشتری از خود به جای بگذارد و زمان بیشتری در زمین باقی بماند که فرزندان نیز به نوعی پس از مرگ بقاء والد را تضمین می‌کنند. هر انسانی که وارد اجتماعی شود با خودش فرهنگ و رفتارهایی را می‌آورد که سایر مجموعه را با توجه به مواردی از میزان کم تا میزان زیاد تغییر می‌دهد و در واقع شکل و شمایل جدیدی به آن اجتماع می‌دهد. روابط انسانی هر چقدر مقیاس بزرگ‌تری بگیرند با چالش‌های بیشتری همراه هستند. تفاوت عقاید و باورها و جستجو برای حفظ یا به دست آوردن منابع بیشتر باعث تنازع بیشتری می‌شود. اجتماعات موفق‌تر و موثرتر اجتماعاتی هستند که توانسته‌اند غرایز مربوط به بقاء خود را از حفظ بقاء شخصی یا خانوادگی بر روی حفظ بقاء اجتماع متمرکز کرده که این موضوع باعث هم افزایی شده و نتایجی با اثر مرکب به وجود آورده است و باعث شده است اختلاف فاحشی از نظر میزان تاثیرگذاری با اجتماعات کوچک‌تر داشته باشند. تمام موجوداتی که در قالب اجتماعات زندگی می‌کنند به این نتیجه رسیده‌اند که نیاز به یک رهبر دارند تا آن‌ها را هدایت کرده و با این کار به بقاء بیشتر گروه کمک کند. در موجودات زنده رهبری انتخاب می‌شود که قدرت بدنی بیشتری داشته باشد و و جثه بزرگ‌تری داشته باشد و به نوعی توانسته باشد در نبردهای زیادی به پیروزی رسیده باشد. در انسان‌ها رهبر باید توانسته باشد به واسطه هوش، کاریزما، دارایی، قدرت و یا با تحمیل توسط اجتماعات بزرگ‌تر و قوی‌تر مورد پذیرش سایرین قرار گرفته باشد. در موجودات همواره تنازع وجود دارد و حیوانات جوان و قوی هر بار خود را محک زده و با رهبر گروه درگیر می‌شوند تا بتوانند او را شکست داده و جایگاه او را تسخیر کنند و رهبری گروه را به دست بگیرند. در انسان‌ها نیز همواره رقابت به شکل‌ها مختلف وجود داشته و همیشه درصدی هستند که رهبر را نپذیرفته و ممکن است این کار به هر شکلی در نهایت موجب از هم گسیختگی اجتماع و یا فروپاشی آن شود و یا باعث شود سایر اجتماعات رقیب جایگاه بالاتری به دست بیاورند و سریع‌تر رشد کنند. تا به امروز تفاوت گسترده اجتماعات باعث شده است مدل کاملا موفقی در جهان برای رهبری یک اجتماع و ساده سازی آن ارائه نشود. امروزه داده‌های بسیار زیادی از انسان‌ها موجود است و پیش بینی‌های بسیار دقیقی می‌توان از افراد داشت. علم داده و پایگاه داده عظیم اینترنت هر آنچه که نیاز است تا یک مدل جهانی موفق به منظور کنترل و نظارت اجتماعات ساخته شود را در خود دارد. با راه اندازی یک هوش مصنوعی و تعریف پارامترهای مختلف برای آن و بررسی رفتارهای هر شخص از تلفن همراهی که حمل می‌کند و بر اساس جست و جوهایی که انجام میدهد می‌توان با دقت زیادی نتایج را پیش بینی و جهت دهی کرد. بعید است قدرت‌های جهانی به دنبال چنین هوشی نباشند. این هوش می‌تواند در شبکه جهانی اینترنت در دسترس عموم قرار گرفته و با اتصال به هر مجموعه و جمع آوری پارامترها الگوهای موفقیت اجتماع را به منظور رسیدن به هدف با مصرف کمترین منابع ایجاد کند. مخاطرات این هوش مصنوعی

 

….

یک مدیر برای این که بتواند وظیفه خود را به خوبی انجام دهد باید بخش زیادی از شخصیت خود را تغییر داده و توانسته باشد به خوبی هوش هیجانی خود را کنترل کند. احساسات، هیجانات، خشم، ترس، طمع، همنوع دوستی، رقابت و موارد مشابه جزء جدا نشدنی از هر انسانی هستند. یک مدیر باید تا حد زیادی توانسته باشد این موارد را در خود کنترل کند تا توانایی کنترل و رهبری افراد را داشته باشد. نکته این است که هرگز نمی‌توان همه را راضی نگه داشت و هرگز نمی‌توان بیشترین راندمان را به وجود آورد.

 

مدل های موفق، جهت دهی و همراستا کردن منابع، بیگ دیتا، توسعه پذیری، منابع مخرب، حذف غرایز و احساسات، برابری جنسیتی و نژادی، حذف حواشی، تقسیم کار، مدیریت وقت، گزارشات دقیق، مدیریت جایگاه، تقسیم وظایف بر اساس دستاور و تخصص، تعیین حقوق، بهینه سازی دائمی، رد یا پذیرش کار، یافتن الگوی مشکلات، یافتن الگوی موفقیت، تقلید الگوی موفق، ساخت مدل بر اساس منابع انسانی موجود، دیجیتال توئین،

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد :)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *