حس
هر چیزی که قابل درک برای انسان است به نوعی قابل تبدیل شدن به انرژی میباشد. انرژی میتواند در اشکال مختلفی مانند نور، صدا، دما، شی و … خود را نشان دهد. حس کمک میکند ما بتوانید شکلی از این انرژی را در بازهای درک و اندازه گیری کنیم. ما میتوانیم در یک محدوده شنوایی، برخی صداها را از یکدیگر تفکیک کنیم، صدا در کنار سکوت معنی پیدا میکند و همچنین میتوانیم طیفی از نور را ببینیم و درک کنیم و وجود نور در کنار عدم وجود نور معنی پیدا میکند. به طور کلی حس به معنی چیزی برای درک و اندازه تفاوتهای انرژی در یک شکل خاص است. به طور کلی انسان ماشین مقایسه است، بدن ما هر لحظه در حال مقایسه شرایط مختلف میباشد؛ ما چند حس اصلی فیزیولوژیکی داریم که برای بقاء ما ضروری هستند و کمک میکنند جسم ما بتواند در محیطی که قرار دارد از خود محافظت کند. ماشین مقایسه یعنی هر کاری میکنیم و هر توانایی که حیات به ما داده است بر اساس مقایسه است. ما میشنویم، میبینیم، لمس میکنیم، بو میکشیم، میچشیم و تمام این کارها را بر اساس مقایسه انجام میدهیم. مبنای شنیدن صدا، سکوت است و با مقایسه انواع صداها ذهن متوجه تفاوت بین آنها میشود و به صورت قراردادی آن صدا را برای ذهن تفسیر میکند و ذهن با کمک این صدا راه حلی برای حفظ بقاء بدن ارائه میدهد. همچنین زمانی که داریم مشاهده میکنیم، در واقع داریم تصاویر متفاوت زیادی را در لحظه دریافت کرده و به ذهن میفرستیم که ذهن آنها را با یکدیگر مقایسه کرده و به صورت قراردادی و بر اساس دادههایی که قبلا به آن داده شده است، تصاویر را تفسیر میکند.
حس (به انگلیسی: Sense)، گنجایش فیزیولوژیک یک موجود زنده برای ادراک است. مطالعه احساس در زمینههای گوناگون علمی، چون عصبشناسی، روانشناسی شناختی، علوم شناختی یا فلسفه ادراک میگنجد، اما جنبه زیستی آن در دستگاه حسی تعریف میشود. حواس برای بقای انسان ضروریاند و ما را قادر میکنند تا به وجود محرکها پی ببریم و با تنظیم پیاپی شرایط بدن در پاسخ به تغییر محیطی نظم و هماهنگی بدن حفظ شود.
انواع حس
حس درونی
حس بیرونی
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)