فرگشت

در این جهان هیچ چیز ثابت نیست و هر چیزی در حال حرکت و تغییر است. این تغییرات اگر به صورت فیزیکی به آن نگاه کنیم در ابعاد کوچک مانند اتم ها سریع تر و در ابعاد بزرگ مانند کهکشان ها کندتر به نظر می رسند. به نظر می رسد زمانی که جهان به وجود آمده است یک تغییر قطبشی اتفاق افتاده است و احتمالا هنوز ادامه دارد؛ و این تغییر از جایی به بعد با یک روند معکوس به صفر نزدیک می شود (مانند یک باتری). این تغییرات هر چه که هستند در حال بی نظم‌تر کردن ساختار جهان هستند؛ این اتفاق آنتروپی نام گذاری شده است. هیچ چیز در این دنیا از این قاعده مستثنی نیست و این یک مشخصه مشترک بین تمام چیزهایی است که در جهان شناخته شده درک کرده ایم. حیات نیز جزئی از جهان شناخته شده است و تمام این قوانین در آن استفاده می‌شوند. ترکیبی از عناصر سازنده جهان به شکلی خاص با یکدیگر انسجامی را تشکیل داده اند که آن را حیات می نامیم و در راستای حفظ این انسجام هر تلاشی می کنند که یکی از این تلاش ها فرگشت است. در واقع فرگشت برای تضمین بقاء حیات است. نظریه‌های علمی با استناد به فسیل‌ها و شواهد نشان می‌دهند حیات به شکل بسیار ساده‌ای از مواد غیر زنده به وجود آمده است؛ پیوندی از اتم‌ها، ملکول‌ها و سلول‌ها که تشکیل ساختاری را داده‌اند، این ساختار همواره تمایل به حفظ خود داشته است و این مولکول‌ها در برابر طبیعت که همواره سعی می‌کند آن این اسنجام را بشکند مقاومت کرده و با مصرف انرژی به شکل‌های مختلف سعی کرده‌اند پیوند را حفظ کنند. در راستای حفظ این پیوند تغییراتی را پذیرفته‌اند که برخی از این تغییرات باعث شده است این انسجام بتواند زمان بیشتری حفظ شده و به نسل‌های بعدی منتقل شود. این تغییرات فرگشت نام گذاری شده‌اند.
موردی که باید به آن توجه کنیم این است که تکامل فقط مختص به حیات نیست و حتی می‌توان این تغییر را در یک تلفن همراه نیز مشاهده کرد. تلفن همراه به دست انسان ساخته شده است و نمونه‌های اولیه در ازای مصرف انرژی زیاد کارهای کمتری می‌توانستند انجام دهند. تلفن‌های همراه پیشرفته‌تر شدند و توانستند تغییرات بیشتری نسبت به انرژی که مصرف می‌کنند بر روی محیط بگذارند. آن‌ها تبدیل به ابزارهایی بسیار کاربردی برای انسان‌ها شدند و احتمالا روند تکامل آن‌ها ادامه داشته باشد.
اگر به زندگی اجداد خود نگاهی بیندازیم، می‌بینیم ما نسبت به آن‌ها تکامل پیدا کرده‌ایم و تغییرات محسوسی نسبت به آن‌ها در ما وجود دارد. برای مثال احتمالا خیلی از پدر بزرگان ما سواد خواندن و نوشتن نداشته‌اند و به خوبی ما نمی‌توانستند از کلمات استفاده کنند؛ احتمالا اگر چند نسل عقب‌تر برویم می‌توانیم مطمئن باشیم که اجداد قدیمی ما قطعا توانایی خواندن و نوشتن نداشته‌اند و حتی نمی‌توانستند به درستی صحبت کنند. این درخت به جایی می‌رسد که نشان می‌دهد انسان‌ها در نقطه‌ای قرار داشته‌اند که توانایی صحبت کردن نداشته‌اند و در خانه‌هایی به شکل امروزی زندگی نمی‌کرده‌اند و وسایل نقلیه نداشته‌اند و مشکل اولیه آن‌ها خوراک بوده است و روزانه تمام وقت خود را برای پیدا کردن غذا صرف می‌کرده‌اند. امروزه اما تکامل باعث شده است ما به چیزهای بزرگ‌تری مشغول شویم و با مصرف انرژی کمتر بتوانیم بی نظمی بیشتری در جهان ایجاد کنیم. این روند به دلیل تمایل ما به بقاء است و ما برای این که بیشتر بمانیم همواره خود را با محیط هماهنگ می‌کنیم و این هماهنگی به نسل‌های بعد از ما نیز منتقل خواهند شد.

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد :)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *