جهان شبیه سازی
دلایل زیادی وجود دارد که باعث میشود نتوانیم به سادگی فرضیه زندگی در دنیای شبیه سازی شده را رد کنیم. امروزه با پیشرفت دانش موفق شدهایم دنیاهای شبیه سازی شده زیادی در چارچوب بازیهای کامپیوتری، انیمیشن، نرم افزارهای کامپیوتری و … ایجاد کنیم که به نظر میرسد با گذشت زمان تفاوت میان دنیای واقعی و دنیای مجازی در حال کمرنگتر شدن است. انسان در طول زمان موفق شده است زبان ریاضی را تکامل بدهد و این زبان ابزار بسیار قدرتمندی برای انسان است که کمک میکند وقایع را توصیف و شبیه سازی کند. انسان امروزی این توانایی را دارد که دنیای فیزیکی شناخته شده را با قوانین ریاضی فرموله بندی و به صورت سادهتری پیاده سازی کند. با پیشرفت هوش مصنوعی و شناخت بیشتر انسان نسبت به دنیای پیرامون خود، زمان زیادی تا دستیابی به سیستمهای شبیه سازی شده با جزئیات زیاد و مشابه واقعی نمانده است. امروزه رباتهایی ساخته شدهاند که عملکرد فیزیکی بدن انسان را به مراتب بهتر از انسان تقلید میکنند و همچنان با سرعت زیادی در حال توسعه هستند؛ و یا برنامههای کامپیوتری توسعه پیدا کرده است که میتوانند در تمام زمینههای تحلیلی و محاسباتی میلیاردها برابر قویتر و سریعتر از انسان باشند. زمانی که نگاهی به آینده بیندازیم، از خود سوال میکنیم چرا نباید دنیای ما توسط هوش قویتر شبیه سازی شده باشد. ریاضیات توانسته بخش بزرگی از دنیای شناخته شده انسان را توصیف کند و ما در حال حاضر این توانایی را داریم که قسمتی از این جهان را در کامپیوتر شبیه سازی کنیم و با کمک آن آینده را پیش بینی کنیم و یا حالتهای بی شمار دیگری که امکان دارد اتفاق بیفتد را شبیه سازی و مشاهده کنیم. برای مثال با شبیه سازی آب و هوا با دقت بسیار زیادی میتوانیم پیش بینی دقیقی نسبت به وضعیت آب و هوا داشته باشیم. دنیای اطراف ما شباهت بسیار عجیبی به یک دنیای شبیه سازی در سطحی پیشرفته دارد.
زمانی که هوش انسان را با هوش یک ماهی مقایسه کنیم متوجه تفاوت بسیار زیادی در آن میشویم. یک ماهی هیچ درکی از دنیای ساخته شده توسط انسانها ندارد و با هوشی که دارد میتواند شبیه سازی و پیش بینیهایی ساده (نسبت به انسان) برای پیدا کردن غذای بیشتر و دوری کردن از شرایطی که بقاء آن را به خطر میاندازد داشته باشد. انسان نسبت به ماهی درک بیشتری از محیط دارد و میتواند کنترل زیادی بر روی محیط داشته باشد. انسان میتواند به گذشتههای دور فکر کند و آینده پیچیدهتری را پیش بینی و شبیه سازی کند؛ ولی همچنان انسان هم مانند ماهی درک زیادی از جهان پیرامون خود ندارد و هر کاری انجام میدهد به نوعی در جهت تضمین بقاء او میباشد. انسانها از نظر میزان تاثیر گذاری و ایجاد آنتروپی در جهان اطراف خود متفاوت هستند؛ یک انسان میتواند تغییرات بیشتری بر روی جهان بگذارد و یک انسان تغییرات کمتری. این امکان وجود دارد که تا چند سال آینده بتوان انسان و یا ماشینهایی با ضریب هوشی به مراتب بیشتر از انسان کنونی ایجاد کرد، که در این صورت آنها توانایی بیشتری نسبت به انسان در شناخت جهان دارند. تصور این که موجوداتی در این جهان بی نهایت بزرگ وجود داشته باشند که هوش انسان در مقایسه با آنها مانند هوش ماهی در مقایسه با انسان باشد دور از ذهن نیست. اگر چنین هوشمندی در جهان وجود داشته باشد قطعا توانایی شبیه سازی ساختار پیشرفتهای مانند جهان را خواهد داشت. انسان جزئی از دنیای پیرامون خود است که توانایی درک قسمتی از دنیا را دارد. ما احساس میکنیم که چیزهای خیلی زیادی میدانیم ولی واقعیت این است که ما بخش بسیار کوچکی از هستی را درک میکنیم؛ بخشی که شامل دیدن، شنیدن، لمس کردن، زمان و مکان میشود. اینها همه چیز نیستند و فقط قسمتهایی هستند که ما میتوانیم درک کنیم. موجوداتی وجود دارند که برخی از حسها مانند دیدن یا شندین را ندارند و عملکرد آنها در تجزیه و تحلیل محیط متفاوت است. هوشی برتر از انسان احتمالا بتواند حسهای ناشناخته دیگری داشته باشد. شاید زمان برای آنها وجود نداشته باشد و سراسر درک و حس باشند. شاید توانایی حضور در همه جا را داشته باشند و تغییرات آن طور که برای انسان در قالب فریمهای در حال گذر است برای آن نباشد. البته هوشمندی و شبیه سازی تعریفی است که انسان ساخته است و در ابعاد بالاتر چنین مفاهیمی معنای خود را از دست خواهند داد.
کسی چه میداند! شاید انسان در آینده پیشرفت بسیار زیادی در تکنولوژی داشته است و جهانهای بیشماری از گذشته شبیه سازی کرده است و ما یکی از این جهانهای بی شمار در یک شبیه سازی مربوط به زمان گذشته هستیم.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)